کاخ

نور ِ برف روی فرش، سکوت سنگین برف ِ پشت پنجره.

کاخ

نور ِ برف روی فرش، سکوت سنگین برف ِ پشت پنجره.

۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

مسئله ای کامو به عنوان یک سمبل نهلیسم، بیماری تفکر انتلکتوئل طبقه ی متوسط است. کامو به عنوان نویسنده و روشنفکر چرا تبدیل به یک معتقد به " هیچ " شده است و چرا ما به عنوان انتلکتوئل طبقه ی متوسط نتوانستیم بشناسیم و در واقع کامو کیست؟ این سوال هایی است که میخواهم درباره اش بنویسم. این مطالب پاسخ نیست بلکه به چالش کشیدن باور های ما است


آلبرت کامو تفکر سیاسی اش را در کتاب the rebel با این عبارت توضیح می دهد " یک نهیلیست کسی نیست که به هیچ باور یا اعتقاد دارد بلکه به پدیده ای که وجود دارد باور ندارد " 


اولین نکته نظری که از این عبارت مطرح می شود این است که نگاه کامو به نهلیسم دارای دو وجه است که با نگاه انتلکتوئل ( از واژه روشنفکر استفاده نباید کرد چون روشنفکر و انتلکتوئل متفاوت است در اینجا انتلکتوئل را باید به عنوان طبقه ای در نظر گرفت که کار فکری میکند نه کار یدی) ایرانی متفاوت است. اولا کامو " باور یا اعتقاد " به " هیچ " را مورد انتقاد قرار میدهد و دوما به نهلیسم از منظر یک باور نگاه نمیکند بلکه نهلیسم یک " روش فکری " است. 


چگونه نهلیسم باور میشود ؟ 


برای پاسخ دادن به این سوال میتوانم از نیچه استفاده کنم ( برخلاف تصورف عامیانه نیچه منتقد سرسخت نهلیسم است ). نیچه در پاسخ به چرایی نهلیسم استدلال های مشخصی در فصل اول کتاب اراده ی قدرت ارائه نموده است. از نظر نیچه علت ِ این نظر که " دنیا " بی معنی است بدین دلیل است که ما " ارزش های اخلاقی " را به عنوان کمال ارزش ها در نظر گرفته ایم. به عنوان مثال ارزش اخلاقی برای یک فرد ممکن است عدالت باشد، برای این شخص عدالت یک باید است. اگر عدالت وجود داشته باشد پس دنیا معنی دارد و روابط خوشایند است ولی اگر عدالت به عنوان یک ارزش وجود نداشته باشد دنیا دارای معنی نیست و باید دنیا و روابط اجتماعی که بر اساس عدالت نیست نفی کرد. در چنین فضای فکری که عدم ِ وجود یک ارزش یا ایده ال اخلاقی به " نفی دنیا " منجر می شود فرد با نفی این دنیا به دنبال یک دنیای " دیگر " است. میتوان این دنیا را بهشت یا جامعه ی بی طبقه نامگذاری کرد. در چنین شرایطی است که فرد باور  به " هیچ " و " بی معنایی " دنیا پیدا میکند و نیچه در آخر بحث مینویسد هرچقدر اخلاقی باشیم زندگی را نفی میکنیم. با این نگرش به مسئله " باور به نهلیسم " کامو مخالف است چون نفی دنیا، یک عملی است که از ذهینت مذهبی تولید میشود و عقلانی نیست. ولی باید پرسید چرا آثار کامو برای انتلکتوئل ایرانی تبدیل به آثاری شده است که " باور به هیچی " را که طبق تفسیر بالا " یک باور مذهبی و نفی دنیا " است تبلیغ میکند ؟ آیا انتلکتوئل ایرانی مذهبی است؟ آیا ساختارهای تفکر در انتلکتوئل آتئیست و مذهبی یکی است ؟ آیا این دو قشر مذهبی هستند؟ 




                                                       

  • فرشاد